エピソード

  • شب های لیلی -داستان عشق لیلی و مجنون از نظامی -قسمت چهارم- آغاز داستان
    2025/05/01

    با همکاری ژاله افشا--ر مهتاب حاجی محمدی--- احسان شادمان--- سیروس ملکی.

    سرپرست گویندگان : دکتر مهتاب حاجی محمدی

    گوینده داستان چنین گفت


    آن لحظه که در این سخن سفت


    کز ملک عرب بزرگواری


    بود است به خوب‌تر دیاری


    بر عامریان کفایت او را


    معمورترین ولایت او را


    خاک عرب از نسیم نامش


    خوش بوی تر از رحیق جامش


    صاحب هنری به مردمی طاق


    شایسته‌ترین جمله آفاق


    سلطان عرب به کامگاری


    قارون عجم به مال داری


    درویش نواز و میهمان دوست


    اقبال درو چو مغز در پوست


    می‌بود خلیفه‌وار مشهور


    وز پی خلفی چو شمع بی‌نور


    続きを読む 一部表示
    40 分
  • شب های لیلی ۶- لیلی و مجنون نظامی گنجوی
    2024/05/15

    با همکاری

    ژاله_فشار

    #مهتاب_ حاجی محمدی

    احسان_ شادمان

    #سیروس _ملکی

    سرپرست گویندگان : دکتر# مهتاب_ حاجی محمدی#

    گر در سرت هوای وصال است حافظا!

    باید که خاک درگه اهل هنر شوی


    هنر کاشی کاری در ایران سابقه هفت

    هزار ساله دارد و ایرانیان تا پیش از رواج استفاده از کاشی هفت رنگ در بناها برای نمای بیرونی نیز استفاده می کردند.

    من در این راستا سعی کردم از این هنر استفاده کرده و در آثارم تلفیقی از کاش کاری سنتی و مدرن را به کار برده ام .

    شما می توانید این هنر ارزنده را به صورت تابلو ،دور آیینه،سینی.زیر لیوانی ،میز، و … سفارش بدهید و اصالت رنگ و نقاشی را به خانه های خود ببرید .

    با ما در اینستا و واتس آپ در ارتباط باشید .


    @dao.ceramicart


    09931528972

    続きを読む 一部表示
    51 分
  • شب های لیلی ۵- لیلی و مجنون نظامی گنجوی
    2024/05/06

    شب های لیلی، داستان دلدادگی لیلی و مجنون از حکیم نظامی

    با همکاری ژاله افشار مهتاب حاجی محمدی احسان شادمان سیروس ملکی

    بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش: در نوبت بار عام دادن

    بخش ۴ - سبب نظم کتاب: روزی به مبارکی و شادی

    بخش ۵ - در مدح شروانشاه اختسان بن منوچهر: سر خیل سپاه تاجداران

    بخش ۶ - خطاب زمین بوس: ای عالم جان و جان عالم

    بخش ۷ - سپردن فرزند خویش به فرزند شروانشاه: چون گوهر سرخ صبحگاهی


    続きを読む 一部表示
    1 時間 10 分
  • شب های لیلی -قسمت سوم۳
    2024/04/30

    با همکاری ژاله افشار مهتاب حاجی محمدی احسان شادمان سیروس ملکی

    続きを読む 一部表示
    39 分
  • ۲ شب های لیلی -داستان عشق لیلی و مجنون از نظامی -قسمت دوم
    2024/04/24

    با همکاری ژاله افشار مهتاب حاجی محمدی احسان شادمان سیروس ملکی


    بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش: در نوبت بار عام دادن

    بخش ۴ - سبب نظم کتاب: روزی به مبارکی و شادی

    بخش ۵ - در مدح شروانشاه اختسان بن منوچهر: سر خیل سپاه تاجداران

    بخش ۶ - خطاب زمین بوس: ای عالم جان و جان عالم

    بخش ۷ - سپردن فرزند خویش به فرزند شروانشاه: چون گوهر سرخ صبحگاهی


    続きを読む 一部表示
    51 分
  • شب های لیلی ، داستان دلدادگی لیلی و مجنون از حکیم نظامی قسمت ۱
    2024/04/16

    توحید و نیایش ۲- نعت پیغمبر اکرم (ص) صفحه ۱ تا ۱۲

    続きを読む 一部表示
    20 分
  • شب های لیلی -داستان عشق لیلی و مجنون از نظامی -معرفی
    2024/04/16

    مثنوی زیبای «لیلی و مجنون» با عنوان «شب‌های لیلی» اثر نظامی گنجوی است که با هم‌آوایی (مهتاب حاجی‌محمدی، ژاله افشار، سیروس ملکی و احسان شادمان و هدایت ساجدی نیا) خوانده می‌شود.

    続きを読む 一部表示
    2 分
  • شور شیرین ۱۷
    2022/10/06
    نظامی هان و هان تا زنده باشیچنان خواهم چنان کافکنده باشینه بینی در که دریاپرور آمداز افتادن چگونه بر سر آمدچو دانه گر بیفتی بر سر آییچو خوشه سر مکش کز پا دراییمدارا کن که خوی چرخ تند استبه همت رو که پای عمر کند استهوا مسموم شد با گرد می سازدوا معدوم شد با درد می سازطبیب روزگار افسون فروش استچو زراقان ازان ده رنگ پوش استگهی نیشی زند کاین نوش اعضاستگه آرد ترشیی کاین دفع صفراستعلاج‌الرأس او انجیدن گوشدم‌الاخوین او خون سیاوشبدین مرهم جراحت بست نتوانبدین دارو ز علت رست نتوانچو طفل انگشت خود میمز در این مهدز خون خویش کن هم شیر و هم شهدبگیر آیین خرسندی ز انجیرکه هم طفلست و هم پستان و هم شیربر این رقعه که شطرنج زیانستکمینه بازیش بین‌الرخانستدریغ آن شد که در نقش خطرناکمقابل می‌شود رخ با رخ خاکدرین خیمه چه گردی بند بر پایگلو را زین طنابی چند بگشایبرون کش پای ازین پاچیله تنگکه کفش تنگ دارد پای را لنگقدم درنه که چون رفتی رسیدیهمان پندار کاین ده را ندیدیاگر عیشی است صد تیمار با اوستو گر برگ گلی صد خار با اوستبه تلخی و به ترشی شد جوانیبه صفرا و به سودا زندگانیبه وقت زندگی رنجور حالیمکه با گرگان وحشی در جوالیمبه وقت مرگ با صد داغ حرمانز گرگان رفت باید سوی کرمانز گرگان تا به کرمان راه کم نیستز ما تا مرگ موئی نیز هم نیستسری داریم و آن سرهم شکستهبه حسرت بر سر زانو نشستهسری کو هیبت جلاد بیندصواب آن شد که بر زانو نشیندولایت بین که ما را کوچگاهستولایت نیست این زندان و چاهستز گرمائی چو آتش تاب گیریمجگر درتری بر فاب گیریمچو موئی برف ریزد پر بریزیمهمه در موی دام و دد گریزیمبدین پا تا کجا شاید رسیدنبدین پر تا کجا شاید پریدنستم کاری کنیم آنگه بهر کارزهی مشتی ضعیفان ستمکارکسی کو بر پر موری ستم کردهم از ماری قفای آن ستم خوردبه چشم خویش دیدم در گذرگاهکه زد بر جان موری مرغکی راههنوز از صید منقارش نپرداختکه مرغی دیگر آمد کار او ساختچو بد کردی مباش ایمن ز آفاتکه واجب شد طبیعت را مکافاتسپهر آیینه عدلست و شایدکه هرچ آن از تو بیند وا نمایدمنادی شد جهان را هر که بد کردنه با جان کسی با جان خود کردمگر نشنیدی از فراش این راهکه هر کو چاه کند افتاد در چاهسرای آفرینش سرسری نیستزمین و آسمان بی‌داوری نیستهران سنگی که دریائی و کانیستدر او دری و یاقوتی نهانیستچو عیسی هر که درد توتیائیز هر بیخی کند دارو گیائیچو ما را چشم عبرت بین تباهستکجا دانیم کاین گل یا گیاهستگرفتم خود که عطار وجودیتو نیز آخر بسوزی گر چه عودیو گر خود علم جالینوس دانیچو مرگ آمد به جالینوس مانیچو عاجز وار باید عاقبت مردچه افلاطون یونانی چه آن کردهمان به کاین نصیحت یاد گیریمکه پیش از مرگ یک نوبت بمیریمز محنت رست هر کو چشم دربستبدین تدبیر طوطی از قفس رستاگر با این کهن گرگ خشن پوستبه صد سوگند چون یوسف شوی دوستلبادت را چنان بر گاو بنددکه چشمی گرید و چشمیت خنددچه پنداری کز اینسان هفتخوانیبود موقوف خونی و استخوانیبدین قاروره تا چند آبریزیبدین غربال تا کی خاک بیزینخواهد ماند آخر جاودانهدر این نه مطبخ این یک چارخانهچو وقت آید که وقت آید به آخرنهانیها کنند از پرده ظاهرنه بینی گرد ازین دوران که بینیجز آن قالب که در قلبش نشینیازین جا توشه بر کانجا علف نیستدر اینجا جو که آنجا جز صدف نیستدرین مشکین صدفهای ...
    続きを読む 一部表示
    50 分