Radio istgah ketab رادیو ایستگاه کتاب

著者: bookstation.manager@gmail.com
  • サマリー

  • رادیـو ایـسـتگاهـ کـتـاب .ما در"رادیـو ایـسـتگاهـ کـتـاب" سعی داریم پادکست های داستانی و جذاب رو گردآوری کنیم و شما میتونید بشنوید و از اون ها لذت ببرید .لطفاً "رادیو ایـسـتگاهـ کـتـاب" رو به عزیزانتون معرفی کنید و با اونها به اشتراک بگذارید t.me/radioistgahketab
    © RadioBookStation
    続きを読む 一部表示

あらすじ・解説

رادیـو ایـسـتگاهـ کـتـاب .ما در"رادیـو ایـسـتگاهـ کـتـاب" سعی داریم پادکست های داستانی و جذاب رو گردآوری کنیم و شما میتونید بشنوید و از اون ها لذت ببرید .لطفاً "رادیو ایـسـتگاهـ کـتـاب" رو به عزیزانتون معرفی کنید و با اونها به اشتراک بگذارید t.me/radioistgahketab
© RadioBookStation
エピソード
  • سوزنبانان اثری از بریان فیلان
    2025/04/29

    ایستگاه مترو که ایجاد می‌شود، دیگر هیچ قطاری از آنجا عبور نمی‌کند؛ این دو دوست قدیمی به شرکت راه آهن مراجعه می کنند تا وضعیت کاری‌شان معلوم شود. به آنها می گویند که فعلاً هر هفته، جمعه‌ها، به شرکت مراجعه و حقوق‌شان را دریافت کنند تا به وضع‌شان رسیدگی شود. یک سال می گذرد و کاری از پیش نمی‌رود.


    آنها کم‌کم به اوضاع عادت می کنند. همانجا زندگی می کنند و برای این که به خودشان بقبولانند که کار می کنند، ماکتی از ایستگاه و سوزن‌بانی می‌سازند و تصمیم می‌گیرند تا زمان بازنشستگی همانجا بمانند،اما یک روز جوانی از راه می‌رسد و خود را کارآموز معرفی می‌کند. جوان خیلی زود اوضاع محیط را بررسی می‌کند و متوجه می شود که این دو دوست قدیمی اختلاف‌نظرهایی دارند. همچنین از شیوه کارشان سردرمی آورد. او در برابر افشا نکردن رازشان از آنها درخواست پول می کند و اندک‌اندک بین این دو دوست قدیمی اختلاف می‌اندازد ...




    *تله تاتر سوزنبانان(۱۳۶۲)

    続きを読む 一部表示
    1 時間 27 分
  • شمعی در باد اثری از الکساندر سولژنیتسین
    2025/04/27

    الکساندر به‌سبب افکار کمونیستی‌اش محکوم به سال‌ها زندان شده بود. او پس از رهایی از زندان، در همان دهکده دوری که زندانی بود، به تدریس کودکان مشغول شد؛ جایی محروم بدون گاز و برق. شب‌ها را با نور شمع می‌گذراند و به عشق کودکان زندگی را ادامه می‌داد.


    او همان‌جا با زنی که تنها گزینه‌ی موجود بود، ازدواج کرد. بعدها احساس کرد که دارد دچار جمود فکری می‌شود. همسرش هم او را ترک کرده بود، زیرا بلندپرواز بود و انتظار داشت الکساندر او را به شهر ببرد و برایش زندگی پرتجملی دست و پا کند و در یک کلام،او را به پول برساند؛ اما چنین نشد.


    حالا الکساندر به خانه دایی موسیقی‌دانش آمده است. از تکنولوژی و مظاهرش دل خوشی ندارد. فلسفه زندگی را نفس کشیدن در هوای آزاد می‌داند و در برابر پرسش‌های دایی ۷۰ ساله‌اش پاسخ‌های ویژه‌ای می‌دهد که نشان دهنده نگاه و فلسفه خاص او به زندگی است؛ این در حالی است که دایی، فرزند و همسرش در هوای تمول و مدرنیته نفس می کشند و از افکار او فاصله بسیاری دارند.


    الکساندر در منزل دایی با فیلیپ، یکی از هم‌سلولی هایش، برخورد می کند؛ فیلیپ تمایلی به افشای گذشته خود نزد دیگران ندارد و این سبب شگفتی الکساندر شده است.


    فیلیپ نزدیک خانه دایی الکساندر ویلای بزرگی دارد و با همسرش که فلج شده است، زندگی می کند. او بر آن است تا مرکزی علمی راه‌اندازی کند و از الکساندر دعوت به همکاری می کند. الکساندر گرچه به علم اعتقاد دارد، اما با اهداف او همراه نیست...

    続きを読む 一部表示
    1 時間 37 分
  • اولین پرواز (گنجشک کوچولو) اثر بیژن مفید اقتباسی از اثر ماکسیم گورکی
    2025/04/25

    به یاد دوران قدیم و بهمن مفید عزیز که واقعا کارهای تولبد شده ایشون جزء بهترین ها بوده و هست در این حوزه


    صداپیشگان هنگامه یاشار (پودیک، «بچه گنجشک»)، شمسی فضل اللهی (مامان گنجشک)،

    رضا ژیان (بابا گنجشک)، رضا رویگری (مِرنوخان گربه)، فهیمه راستکار (گوینده‌ی داستان)، بیژن مفید (شعر و آهنگ) و با صدای هنگامه یاشار.


    گنجشک کوچولو که غمگین به نظر میرسید با ناراحتی گفت:” اما آخه چطوری این احساس رو داشته باشم وقتی که نگرانم و حالم بده؟”

    مامان گنجشکه گفت:” اعتماد به نفس احساسیه که توی ذهنت و توی مغزته .. از سرت بیرون میاد و توی همه بدنت پخش میشه .. بعد بهت قدرت میده و ترس ها و نگرانیهات رو از بین میبره ! اون بهت میگه که گنجشک کوچولو نگران نباش و امتحان کن.. تو می تونی که پرواز کنی! ”




    続きを読む 一部表示
    25 分

Radio istgah ketab رادیو ایستگاه کتابに寄せられたリスナーの声

カスタマーレビュー:以下のタブを選択することで、他のサイトのレビューをご覧になれます。