『لــرن کست』のカバーアート

لــرن کست

لــرن کست

著者: Learn Cast
無料で聴く

このコンテンツについて

دنبال یه نگاه متفاوت و عمیق به دنیا هستید؟ به لرن کست خوش آمدید؛ جایی که قرار نیست فقط اطلاعات حفظ کنیم، بلکه قراره با هم فکر کنیم، سوال بپرسیم و به ریشه مسائل برسیم. اینجا با هم به سراغ بزرگانی مثل مورای راتبارد می‌ریم تا بفهمیم لیبرتارینیسم واقعاً یعنی چی، اقتصاد آزاد چطور کار می‌کنه، و آیا راه دیگه‌ای برای اداره جامعه غیر از چیزی که الان هست، وجود داره؟ ما دنیای فلسفه، اقتصاد و علوم سیاسی رو به شکلی جذاب و قابل فهم بررسی می‌کنیم. اگر از کنجکاوی سیر نمی‌شید و دوست دارید به جای پذیرش کورکورانه، خودتون تحلیل کنید، پس جای درستی اومدید. کافیه سابسکرایب کنید و همراه ما باشید تا دنیایی از ایدهLearn Cast 政治・政府 政治学
エピソード
  • ریشه های آلمان هیتلری - فصل هفتم
    2025/10/25

    وعده‌های متناقض: استراتژی ملی‌سوسیالیسم در آلمان وایمار

    آیا می‌دانستید یک ایدئولوژی چگونه توانست هم‌زمان به کارگران وعده‌ی مشارکت در سود بدهد و به صاحبان املاک وعده‌ی حمایت، در حالی که هر دو گروه را به اتحاد طبقاتی فرا می‌خواند؟ چگونه ملی‌sوسیالیسم توانست با وعده‌های متناقض، آرای تقریباً تمامی گروه‌های عمده‌ی آلمان را به دست آورد؟

    معرفی

    در این اپیزود، ما استراتژی ایدئولوژیک حزب نازی را در جلب حمایت توده‌ای در آلمان وایمار بررسی می‌کنیم. ملی-سوسیالیسم به عنوان یک سنتز واحد، قدرت ملت بر فرد و حاکمیت دولت بر تمام شئون را تبلیغ می‌کرد و توانست با در هم شکستن جنگ طبقاتی، جامعه‌ای یکپارچه حول مفهوم «منفعت عمومی» بسازد. «بیست و پنج اصل» نازی‌ها یک برنامه همه‌جانبه بود که هر بخش از جمعیت، از مرتجع تا رادیکال، را هدف قرار می‌داد و خشم موجود علیه ثروتمندان و سرمایه‌ی مالی بین‌المللی را به کار می‌گرفت.

    نکات کلیدی

    • سنتز سوسیالیسم ملی: جوهره ایدئولوژی نازی بر پایه غلبه قدرت ملت بر فرد و حاکمیت دولت بر اقتصاد بود.
    • جذب طبقه متوسط: هیتلر با هدف قرار دادن طبقه متوسط آلمان، به‌ویژه خرده‌کسبه‌ها و یقه سفیدها که از کمونیسم و قدرت اتحادیه‌های کارگری هراس داشتند، خلأ حمایتی آن‌ها را پر کرد.
    • بیست و پنج اصل: این مانیفست مجموعه‌ای از مطالبات رادیکال و اقتصادی متضاد را شامل می‌شد، از جمله اصلاحات ارضی برای دهقانان و مشارکت در سود برای کارگران.
    • برتری منفعت عمومی: اصل اصلی حزب این بود که «منفعت عمومی مقدم بر منفعت شخصی است»، که به نازی‌ها اجازه می‌داد از آزادی‌های اقتصادی و سیاسی چشم‌پوشی کنند.
    • استفاده از نفرت و خشم: نازی‌ها جامعه‌ی پاره‌پاره‌ی آلمان را با کانالیزه کردن خشم جوشان علیه دشمنان داخلی و خارجی (سودجویان، یهودیان، نظام ورسای) بسیج کردند.

    نتیجه‌گیری

    شما خواهید آموخت که چگونه یک جنبش توتالیتر، با نفی «منطق» و توسل به «احساسات» و ارائه وعده‌های متناقض، توانست به تمامی گروه‌های آلمانی، «همه چیز را به همه کس» وعده دهد.

    واژگان: ملی‌سوسیالیسم، آلمان وایمار، بیست و پنج اصل، جنگ طبقاتی، طبقه متوسط، پوپولیسم، سرمایه‌داری مالی.

    💰 حمایت مالی

    درگاه حمایت ریالی و ارزی


    آدرس کیف پول TON:
    UQAzf4ATpTXYCIXHzjTYiddEpdDd2cMae_7vwQFlgMyEPMuh

    آدرس کیف پول (ETH, ARB, BNB, Base, OP, POLY):
    0x75a99c6206874a32929972605ec41b01E8bcdd13

    © LearnCast — تولید و پژوهش

    続きを読む 一部表示
    28 分
  • ریشه های آلمان هیتلری - فصل ششم
    2025/10/22

    جمهوری احساس‌گرا: طرد عقلانیت در آلمان وایمار

    چگونه طرد فزاینده عقلانیت توسط فرهنگ آلمان وایمار، مسیری محتوم به سوی تباهی را هموار کرد؟ این اپیزود ریشه‌های آلمان هیتلری را در همبستگی شگفت‌انگیز جنبش‌های هنری، آموزشی و اقتصادی آن دوره جستجو می‌کند.

    معرفی

    ما به عمق «جمهوری احساس‌گرا» می‌رویم، جایی که هنر آوانگارد (اکسپرسیونیسم) و محافظه‌کاری ملی‌گرا هر دو، امر غیرعقلانی و شور هیستریک را برتر از عقل می‌دانستند. این وحدت فکری در کنار هرج و مرج اقتصادی ناشی از تورم بزرگ ۱۹۲۳، آخرین بقایای «فاحشه روشنگری» را از بین برد و آلمانی‌ها را برای اطاعت از فرامین دیکتاتوری آماده ساخت. تحلیل می‌کنیم که چگونه جمع‌گرایی لگام‌گسیخته، از مدارس پیشرو گرفته تا تئاتر, نهایتاً به یک نتیجه سیاسی واحد منتهی شد.

    نکات کلیدی

    • اکسپرسیونیسم: به عنوان مکتب هنری پیشرو، با طرد زیبایی، ساختار منطقی، واقعیت مادی و اخلاقیات بورژوایی، کیش امر غیراعقلانی را ترویج می‌کرد.
    • برتری احساس بر عقل: فلسفه مشترک هر دو جناه فرهنگی بود؛ از آرنولد شونبرگ و واسطی کاندینسکی در چپ تا ریچارد واگنر و اشتفان گورگه در راست.
    • آموزش جمع‌گرا: جنبش‌های جوانان (واندرفوگل) و سیستم آموزش پیشرو، با ترویج کنش بدون هدف آگاهانه و جایگزینی فردیت با منافع گروه، دانش‌آموزان را برای اطاعت جمعی آماده می‌کردند.
    • اقتصاد مختلط: رقابت بی‌رحمانه گروهی را بر سر امتیازات دولتی ایجاد کرد و به نام «فداکاری برای ملت»، زمینه ساز فروپاشی اقتصادی شد.
    • تورم بزرگ ۱۹۲۳: (۴۲۰۰ میلیارد مارک در برابر هر دلار) به عنوان نتیجه منطقی نادیده گرفتن علیت و تجلی جنون فرهنگی در عرصه مالی بود.

    نتیجه‌گیری

    با تحلیل این دوره، درک خواهید کرد که چگونه ایده‌های فلسفی پنهان در فرهنگ، نهایتاً سرنوشت سیاسی و اقتصادی یک ملت را تعیین می‌کنند.

    واژگان: آلمان وایمار، اکسپرسیونیسم، غیراعقل‌گرایی، تورم بزرگ ۱۹۲۳، ریچارد واگنر، جمهوری احساس‌گرا، جمع‌گرایی.

    💰 حمایت مالی

    درگاه حمایت ریالی و ارزی


    https://hamibash.com/LearnCast

    آدرس کیف پول TON:
    UQAzf4ATpTXYCIXHzjTYiddEpdDd2cMae_7vwQFlgMyEPMuh

    آدرس کیف پول (ETH, ARB, BNB, Base, OP, POLY):
    0x75a99c6206874a32929972605ec41b01E8bcdd13

    © LearnCast — تولید و پژوهش

    続きを読む 一部表示
    54 分
  • ریشه های آلمان هیتلری - فصل پنجم
    2025/10/21

    ریشه‌های فلسفی وایمار: اتحادی علیه فردگرایی

    چگونه آلمانِ پس از جنگ توانست آزادترین جمهوری تاریخ لقب بگیرد، در حالی که شالوده آن بر ایده‌های جمع‌گرایی و اقتدارگرایی اقتصادی بنا شده بود؟ این اپیزود به بررسی دقیق ریشه‌های فلسفی وایمار می‌پردازد که نه تنها فروپاشی آن، بلکه واقعیت ظهور هیتلر را قابل فهم ساخت.

    معرفی

    این تحلیل عمیق از نهادهای جمهوری وایمار نشان می‌دهد که چگونه تمام احزاب اصلی (سوسیال دموکرات‌ها، محافظه‌کاران و مرکز) در رد فردگرایی کلاسیک و پذیرش نسخه‌های مختلفی از دولت‌گرایی متحد بودند. فروپاشی جامعه نه ناشی از تضاد تاکتیکی، بلکه از یک اتحاد ایدئولوژیک ویرانگر بر سر کلیات فلسفی نشأت گرفت. این اتحاد در قانون اساسی ۱۹۱۹ متبلور شد؛ سندی که به‌جای تضمین حقوق سلب‌ناشدنی، قدرت نامحدودی را به دولت برای قانون‌گذاری به نام "خیر همگانی" اعطا کرد.

    نکات کلیدی

    • تناقض سوسیال دموکرات‌ها: گیر افتادن میان آرمان‌های رادیکال مارکسیستی (مالکیت عمومی و دولت قدرتمند) و روش‌های محافظه‌کارانه اصلاح‌طلب پارلمانی.
    • ناسیونالیسم راست‌گرا: رد صریح خرد غربی، بیزاری از لیبرالیسم عقلانی، تمایل به اقتدار پدرسالارانه پروسی، و حمایت از کنترل دولتی اقتصاد.
    • مرکز فلسفی (شکاکیت و سازش): لیبرال‌های نوع ماکس وبر معتقد بودند باید به توده‌ها گفت که خرد عاجز است و علم نمی‌تواند درباره اخلاق یا سیاست داوری کند.
    • قانون اساسی دولت‌گرا: سلب مالکیت و ادغام بنگاه‌های اقتصادی به نفع منافع جمع‌گرایی را مجاز دانست و تضمین حقوق بنیادین را مشروط به "قانون فدرال" کرد.
    • ترور سرخ و سفید: فلج ایدئولوژیک میانه‌روها (سوسیال دموکرات‌ها) باعث شد که سرکوب کمونیست‌ها به نیروهای شبه‌نظامی نیهیلیست (فرای کورپس) واگذار شود.

    نتیجه‌گیری

    درک خواهید کرد که چگونه ایده‌های بنیادین فلسفی، در روح و نهادهای یک جامعه نفوذ می‌کنند و ظهور یک نظام توتالیتر را پیشاپیش در ساختار حقوقی و ایدئولوژیک قابل فهم می‌سازند.

    واژگان: جمهوری وایمار، دولت‌گرایی اقتصادی، اقتدارگرایی، قانون اساسی ۱۹۱۹، فرای کورپس، سوسیال دموکراسی، شکاکیت ماکس وبر.

    💰 حمایت مالی

    درگاه حمایت ریالی و ارزی : https://hamibash.com/LearnCast

    آدرس کیف پول TON:
    UQAzf4ATpTXYCIXHzjTYiddEpdDd2cMae_7vwQFlgMyEPMuh

    آدرس کیف پول (ETH, ARB, BNB, Base, OP, POLY):
    0x75a99c6206874a32929972605ec41b01E8bcdd13

    © LearnCast — تولید و پژوهش

    続きを読む 一部表示
    1 時間 5 分
まだレビューはありません