『داستان «انیس»』のカバーアート

داستان «انیس»

داستان «انیس»

無料で聴く

ポッドキャストの詳細を見る

このコンテンツについて

انیس با خوشحالی و سرور فوق‌العاده‌ای شیخ حسن را در آغوش گرفت و چشم‌هایش را بوسید و گفت که در خواب حضرت باب را زیارت کرده که به او فرموده است: «خوشحال باش، ساعت موعود فرا رسیده به زودی در این شهر در برابر انظار مردم طعمه آتشی که دشمنان من افروخته‌اند خواهیم شد و جز تو کسی را شریک خود نخواهم ساخت.»
まだレビューはありません