وقتی کسی همیشه انتظار داره بقیه براش کاری انجام بدن، یا رفتارش طوریه که انگار دنیا بهش بدهکاره؛

یعنی گرفتار تله‌ی استحقاقه.

توی این قسمت درباره‌ش حرف می‌زنیم.

وقتی همیشه خواسته‌های بقیه رو به خودت ترجیح می‌دی و از ترس ناراحت کردنشون «نه» نمی‌گی؛ این یعنی تله‌ی سرسپردگی.

توی این قسمت درباره‌ش حرف می‌زنیم.

وقتی انقدر خودتو با بقیه مقایسه می‌کنی که حتی دلت نمی‌خواد کاری رو شروع کنی یا از اینکه شکست بخوری می‌ترسی؛

این یعنی تله‌ی شکسته.

توی این قسمت درباره‌ش حرف می‌زنیم.

وقتی فکر می‌کنی اگه کسی زیادی بهت نزدیک بشه، کمبودهای درونت رو می‌بینه، پس سعی میکنی همش ازش فاصله بگیری؛

این یعنی تله‌ی کمبود.

توی این قسمت درباره‌ش می‌گیم.

گاهی حس می‌کنیم دنیا پر از خطره و هر لحظه ممکنه اتفاق بدی بیفته. این همون تله‌ی آسیب‌پذیریه که توی این قسمت درباره‌ش حرف می‌زنیم و راه‌هایی برای آرامش پیدا می‌کنیم.

وقتی فکر می‌کنی بدون بقیه نمی‌تونی از پس زندگی بر بیای؛

این یعنی تله‌ی وابستگی.

توی این قسمت درباره‌ش حرف می‌زنیم!

شاید برات آشنا باشه: وسط جمعی اما حس می‌کنی به هیچ‌جا تعلق نداری. این همون تله‌ی انزوای اجتماعیه که توی این قسمت پادکست با هم درباره‌ش حرف می‌زنیم و می‌بینیم چطور می‌شه کم‌کم ازش رها شد.

تا حالا حس کردی هرچقدر هم کسی کنارت باشه، باز یه خلأ عاطفی عجیبی توی دلت هست؟

این همون تله محرومیت عاطفیه.

تو این قسمت با هم می‌ریم ببینیم این حس از کجا میاد و چطور می‌تونه روی رابطه‌هامون اثر بذاره!