エピソード

  • فصل ۳. قسمت ۱: بررسی مقاله «دین در عصر گذار»، اثر بنجامین شول (۱)
    2025/06/14
    در این قسمت به بررسی مقاله «دین در عصر گذار» نوشته بنجامین شول می‌پردازیم. این قسمت شامل بررسی نظریه سکولاریزاسیون و انتقادات وارده بر آن است. سپس به کاوش در هفت روایت از دین می‌پردازیم که به بررسی جایگاه دین در دنیای فعلی پرداخته‌اند.
    続きを読む 一部表示
    29 分
  • فصل دوم - قسمت ۳۰: غلبه بر دوگانگی فردگرایی و جمع‌گرایی
    2025/06/07
    در قسمت سی‌ام پادکست روزنه که بخش پایانی فصل دوم است، تمرکز اصلی بر «پیوستگی امر فردی و جمعی» و نقش مفهوم «قابلیت» در حفظ این تعادل است. این قسمت توضیح می‌دهد که هرچند هدف آموزش پیشرفت فردی است، اما پیشرفت واقعی فرد نمی‌تواند در انزوا از جامعه اتفاق بیفتد؛ بلکه باید در تعامل و ارتباطی عمیق با جامعه و ساختارهای اجتماعی باشد. در این راستا نقدهایی به دیدگاه آمارتیا سن مطرح می‌شود که در عین تأکید بر آزادی فردی، اهمیت تأثیرات اجتماعی بر فرد را نادیده می‌گیرد. در مقابل، اندیشه مکین‌تایر برجسته می‌شود که انتقاد دارد به دوگانگی مصنوعی بین فردگرایی افراطی و جمع‌گرایی سازمانی. او معتقد است این دو نگاه در فرهنگ معاصر ما به بن‌بست اخلاقی منجر شده است. همچنین تیلور مطرح می‌شود که خویشتن را فقط در بستر جامعه و ارتباط با دیگران معنادار می‌داند و معتقد است فردیت واقعی زمانی شکوفا می‌شود که فرد به خیر جمعی متصل باشد. ویگوتسکی نیز این بحث را از جنبه شناختی عمیق‌تر می‌کند و تأکید دارد که ادراکات و فهم ما ریشه در تعاملات اجتماعی و تاریخ جمعی دارند. نهایتاً نتیجه‌گیری می‌شود که مفهوم قابلیت کمک می‌کند شاگردان در بستر فعالیت‌های معنادار اجتماعی به آگاهی عمیقی از رابطه خود با جامعه و درک یگانگی نوع بشر برسند؛ و این آگاهی است که آن‌ها را از فردگرایی افراطی مصون نگه می‌دارد و به آن‌ها هویت فردی و جمعی مستحکمی می‌بخشد.
    続きを読む 一部表示
    30 分
  • فصل دوم - قسمت ۲۸: قابلیت: قابلیت‌های اخلاقی
    2025/05/26
    در این قسمت درباره دوگانگی‌های رایج در آموزش و پرورش صحبت کردیم و به‌ویژه روی دوگانگی بین آموزش مبتنی بر نظم منطقی علوم و آموزش مبتنی بر روانشناسی یادگیری متمرکز شدیم. در ابتدا از دیدگاه دیویی استفاده کردیم که می‌گوید آموزش باید از علایق و قابلیت‌های ذاتی شاگرد آغاز شود و به سمت درک منظم علمی پیش برود. با این حال تأکید کردیم که تبدیل این رویکرد به کلیشه، باعث نادیده‌گرفتن ساختار منطقی علوم و محرومیت شاگردان از نظم و انضباط علمی می‌شود.
    برای حل این دوگانگی، مفهوم «قابلیت» را معرفی کردیم که هم به جنبه‌های عملی و تجربی یادگیری توجه دارد و هم از نظم منطقی علوم الهام می‌گیرد. این مفهوم بر «بودن و عمل کردن» تأکید دارد و صرفاً به کسب دانش محدود نیست، بلکه شامل پرورش صفات و منش‌هایی است که قابلیت فهم علمی و عملی دانش‌آموز را افزایش می‌دهد.
    برای روشن شدن بیشتر این موضوع، مثال‌هایی از برنامه‌های آموزشی موسسه «فونداک» آوردیم که دانش‌آموزان را درگیر فعالیت‌های عملی در جامعه می‌کند و از این طریق، درک علمی آن‌ها را تقویت می‌کند. در این برنامه‌ها، قابلیت‌هایی مثل مشاهده دقیق، ثبت مشاهدات، تشخیص الگوها و ساخت مدل‌های علمی در متن واقعی زندگی شاگردان شکل می‌گیرد.
    تأکید کردیم که هدف از به‌کارگیری مفهوم قابلیت، ایجاد توازن بین نیازهای روانشناختی شاگرد و نظم منطقی علوم است، به گونه‌ای که شاگردان بتوانند هم قابلیت‌های علمی کسب کنند و هم این قابلیت‌ها را در خدمت توسعه جامعه قرار دهند. در پایان اشاره شد که قابلیت یک واقعیت پویاست که دانش، صفات اخلاقی، و مهارت‌های عملی را در یکپارچگی کامل در بر می‌گیرد.
    続きを読む 一部表示
    30 分
  • فصل دوم - قسمت ۲۷: قابلیت: دوگانگی تفکر انتقادی و دیدگاه انباشتی به دانش
    2025/05/17
    این قسمت، مفهوم «قابلیت» و کاربرد آن در آموزش بررسی می‌شود، به‌ویژه در مواجهه با چالش‌هایی مانند دوگانگی‌های ساختگی در نظام آموزشی، از جمله تقابل آموزش برای انباشت اطلاعات در برابر پرورش تفکر انتقادی. بحث از اینجا آغاز می‌شود که مفهوم قابلیت به تنهایی کافی نیست، بلکه انتخاب‌های آموزشی (نحوه تدریس، نوع محتوا، نقش معلم) نیز نقش اساسی دارند. دیدگاه پائولو فریره درباره آموزش رهایی‌بخش و نقد او بر آموزش انباشت‌محور بررسی می‌شود، اما هشدار داده می‌شود که تمرکز افراطی بر تفکر انتقادی می‌تواند خود به شکل جدیدی از نسبی‌گرایی و گسست دانش منجر شود. تأکید می‌شود که آموزش مؤثر نیازمند رابطه‌ی هم‌افزایانه میان شاگرد، معلم و دانش است، جایی که انتقال مفاهیم عمیق، وسعت معلومات، و پرورش بینش اخلاقی و علمی هم‌زمان اهمیت دارد.
    続きを読む 一部表示
    30 分
  • فصل دوم - قسمت ۲۶: قابلیت: معنای فلسفی و کاربرد عملی
    2025/05/11
    در این قسمت، مفهوم «قابلیت» از دیدگاه آمارتیا سن، مارتا نوسبام و تجربه‌ی فوندائک بررسی می‌شود. سن توسعه را صرفاً در آزادی یا عاملیت خلاصه نمی‌کند، بلکه «قابلیت» را به عنوان توانایی واقعی برای «بودن» و «عمل کردن» معرفی می‌کند و نشان می‌دهد که فقر تنها نداشتن درآمد نیست، بلکه ناتوانی در بهره‌گیری از فرصت‌هاست. نوسبام با الهام از ارسطو، قابلیت‌ها را حقوق بنیادینی می‌داند که دولت موظف به تضمین آن‌هاست، مانند سلامت، تفکر، و ارتباط اجتماعی. فوندائک این مفهوم را از حالت نظری خارج کرده و در برنامه‌های آموزشی خود به کار می‌برد. در این رویکرد، «قابلیت» ترکیبی از مهارت‌ها، نگرش‌ها، مفاهیم و صفات اخلاقی است که در بستر زندگی واقعی و خدمت به جامعه پرورش می‌یابد. یادگیری با مشاهده، تحلیل و عمل همراه است و هدف آن، رشد فردی و تحول اجتماعی همزمان است؛ جایی که «دانستن»، «بودن» و «عمل کردن» به هم گره می‌خورند.
    続きを読む 一部表示
    30 分
  • فصل دوم - قسمت ۲۵: قابلیت
    2025/05/03
    پس از بررسی سوژه عامل در قسمت‌های پیشین، این بار تمرکز بر مفهومی کلیدی است که می‌تواند ماهیت این فرایند تواندهی اخلاقی را بهتر توصیف کند: قابلیت. این مفهوم به‌عنوان ابزاری برای فهم تدریجی گسترش ظرفیت‌های فردی و اجتماعی، از دیگر مفاهیمی چون مهارت، فضیلت یا توانایی متمایز می‌شود. برای رسیدن به تعریف قابلیت، ابتدا نسبت تواندهی اخلاقی با «توسعه» بررسی می‌شود. در این مسیر، نظریه‌ی معروف آمارتیاسن یعنی «توسعه به‌مثابه آزادی» به‌عنوان نقطه‌ی شروع انتخاب شده و هم مزایا و هم کاستی‌های آن، به‌ویژه از منظر فردگرایی و غفلت از جنبه‌های معنوی انسان، نقد می‌شود. در ادامه، دیدگاه‌های متفکرانی مانند مارتا نوسبام نیز بررسی می‌شود تا نشان داده شود که توسعه‌ای که بر آزادی صرف تأکید دارد، نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای عمیق جوامع باشد. این قسمت با تأکید بر نیاز به درک پیچیده‌تری از توسعه، به سمت نگاهی حرکت می‌کند که دانش علمی و معنوی را به‌طور هم‌زمان در جریان اجتماعی قرار می‌دهد و توسعه را فرایندی درونی و جمعی می‌بیند. این مسیر نهایتاً به معرفی مفهوم «قابلیت» در قسمت بعدی منتهی خواهد شد.
    続きを読む 一部表示
    30 分
  • فصل دوم - قسمت ۲۴: رابطه پیچیده آگاهی و عمل
    2025/04/27
    در این قسمت با بررسی مکامله بین هیوبرت دریفوس و جان مک‌داول، به این نکته پرداختیم که در یادگیری، فکر و عاطفه و اخلاق و عمل همه در کنار هم موثرند و هیچ دوگانگی میان اینها وجود ندارد. سپس با بررسی اهمیت استفاده از روش‌های تحلیلی و ترکیبی در کنار یکدیگر و نیز اهمیت درک بسترها در فهم ابژه‌ی فهم، و نیز پیامدهای عملی این دیدگاه‌ها برای نحوه سازماندهی مواد آموزشی، بحث انسجام در مواد آموزشی را به پایان بردیم.
    続きを読む 一部表示
    31 分
  • فصل دوم - قسمت ۲۳: ارزشمندی‌های دانش
    2025/04/21
    در این قسمت با بررسی دیدگاه‌های پدی والش به چهار نحوه ارزشمندی دانش پرداختیم و گفتیم که مهم‌ترین ارزش‌مندی‌های دانش مربوط به درک اخلاقی از جهان و آگاهی عمیق از یگانگی حیات به ویژه یگانگی نوع بشر است. همچنین مدل فکری هیوبرت دریفوس در ارتباط با یادگیری، بیان کردیم که از دیدگاه او یادگیری در مراحل پیشرفته‌ی خود ماهیتی تنانه و از جنس حضور در جهان دارد و به واسطه ذهن یا عقلانیت صورت نمی‌گیرد و این تفاوت مهم انسان و کامپیوتر است. سپس اشاره کردیم به بحثی کردیم که میان او و مک‌داول در این باره درگرفت.
    続きを読む 一部表示
    29 分